من و تو آن دو خطیـم آری، موازیــان به ناچاری
كه هر دو باورمان ز آغـاز، به یكدگر نرسیدن بود
(حسین منزوی)
كه هر دو باورمان ز آغـاز، به یكدگر نرسیدن بود
(حسین منزوی)
برچسبها:
خانه شعری و هنری (راد) شعر و هنر
|
||||||||||||||||
|
من و تو آن دو خطیـم آری، موازیــان به ناچاری
كه هر دو باورمان ز آغـاز، به یكدگر نرسیدن بود (حسین منزوی) برچسبها: نوشته شده در تاريخ شنبه 29 مهر 1391برچسب:داوودشیرزاد,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
بی خود خنجر ابروانت را برایم تیز نکن
من رویاهایم را در نگاه دیگری جا گذاشته ام. (داودشیرزادراد) برچسبها: نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:داوودشیرزاد,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
تصویر لبخندت را
از زیر آوار دلم ، بیرون می کشم در قاب غبار آلودی که دیگر ، بی جان است با احترام نگاهت را میان خاطراتم دفن خواهم کرد.
(داودشیرزادراد) برچسبها: نوشته شده در تاريخ یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:داوودشیرزاد,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
اين كه می گويند گذشته فراموش می شود،چندان درست نيست!
چون گذشته راه خود را با چنگ و دندان باز می كند... بادبادک باز / خالد حسینی برچسبها: اگر نمی توانیم مثل آدم زندگی کنیم دست کم بکوشیم مثل حیوان زندگی نکنیم .
کوری / ژوزه ساراماگو برچسبها: نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب: داوودشیرزاد,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
سیاهی زیر چشم هایم
تاریکی هایی است که از زندگی دیده ام مارک کرمتان چیست خانم که این همه روشنی اید. برچسبها: نوشته شده در تاريخ یک شنبه 16 مهر 1391برچسب: داوودشیرزاد,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
حساب پیک هایم که از دستم می رود
با زندگی بی حساب می شوم ایمان دارم به معجزات فراموشی. (داودشیرزادراد) برچسبها: نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:داوودشیرزاد(,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
برچسبها: نوشته شده در تاريخ دو شنبه 10 مهر 1391برچسب: داوودشیرزاد,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
نه چشمانِ باغچه فهمید
نه دستانِ خواهشِ باد که پشتِ رقصِ تاک دَردی سبز مُدام جوانه میزند (پیمان فلاح) برچسبها: نوشته شده در تاريخ شنبه 8 مهر 1391برچسب: داوودشیرزاد,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب: داوودشیرزاد,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
نوشته شده در تاريخ شنبه 1 مهر 1391برچسب:شعر داوودشیرزاد,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
نبودنت را
بر روی دیوار اتاق ضرب می کنم منهای زندگی، تقسیم در میان تمامی لحظه ها، جمعی زه گریه ها
قدر تمام شاعری ام صفر می شود. برچسبها: |
![]() |
||||||||||||||
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک |